به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، شب گذشته هنگامه قاضياني مهمان برنامهي گفتگوي تنهايي بود.
در ابتداي اين گفتگوي دوستانه هنگامه قاضياني بازيگر سينما و تئاتر گفت: من نه عارف و نه فيلسوف هستم، بلكه من يك انسان عادي ام كه شايد الهام براي من كاملا وجود داشته باشد. الهامي كه در آينده تعبير به كلمه شانس مي شود.
* درد دل هاي بسياري براي گفتن دارم
اين بازيگر ادامه داد: انسان امروز جامعه تمامي سخنش يك چيز است او مي گويد وقت ندارد كتاب بخواند، موسيقي گوش دهد اما در عوض ساعت ها وقت خود را به بيهودي تلف مي كند.
وي افزود: چگونه وقت دارم فارسي وان تماشا كنيم شبكه اي كه جز رابطه هايي كه از شكل مثلث درآمده و به ذوزنقه تبديل شده است من 6 سال از عمرم را در آمريكا تحصيل كردم كشوري كه زمان بيش از هر چيز ديگري برايشان اهميت دارد.
*زايش يك عمل قهرمانانه است
اين بازيگر به صبوري مادران نسل گذشته اشاره كرد و گفت: عجله اي كه امروز مردم و زندگي خود دارند همانند عمل سزارين ميماند در زمان گذشته مادران به قدري صبور بودند كه تحمل بسياري براي به دنيا آوردن فرزند خود داشتند اما امروز ديگري آن صبوري را ميان مردم جامعه نميبينم.
قاضياني در پاسخ به اينكه وقتي از خيابان گذر ميكند آيا نگاهي به اطراف خود دارد گفت: متاسفانه چيزي كه مرا هميشه اذيت ميكند و هميشه در عذاب هستم ديدن افرادي است كه قادر به تامين كردن زندگي خود نيستند خاطرم ميآيد وقتي كودكي 5 ساله بودم برايم ژاكتي هديه آورده بودند وقتي روزي به بيرون رفته بودم بي اختيار ژاكت را از تنم خارج كردم و به كارگري دادم من در آن سن و سال اندك چيزي نميدانستم اما از همان كودكي احساس همدري با مردم مي كردم.
*اختلاف طبقاتي مردم مرا آزار ميدهد
وي ادامه داد: امروز اختلاف طبقاتي و بالاو پائين بودن سطح زندگي مرا بسيار آزار مي دهد من از خيابانهاي سطح شهر نيز خيلي چيزها ياد گرفته ام.
اين بازيگر در پاسخ به اينكه تنهايي خود را با چه چيزي قسمت ميكند، گفت: فقط با كسي كه هيچگاه نديدمش اما تمامي وجودم را پر كرده است او كسي نيست جز آفريدگار من تمامي تنهايي مرا او پر كرده است.
*آدم هاي عادي بيشتر از ديگران معجزه ميبينند
وي در پاسخ به اينكه آدم هاي عادي چقدر در زندگاني خود معجزه ميبينن،د اظهار داشت: آدم هاي عادي بيشتر از سايرين در زندگي معجزه ميبينند زيرا آن ها معجزه ها را باور دارند. اما وقتي كه ما خودخواه ميشويم ديگر چيزي به نام معجزه برايمان معنا ندارد. كسي ميتواند بگويد معجزه كه معني معجزه را بداند.
*تمامي انگيزه من در زندگي خداست
اين بازيگر در پاسخ به اينكه خداي خود را چقدر در زندگاني دوست دارد، بيان كرد: خيلي زياد تا اندازه اي كه من هر لحظه در زندگي كم ميآورم به او پناه ميآورم تا دو سال پيش تمامي انگيزه ام از زندگاني پسرم بود اما روزي به او گفتم تو هم ديگر انگيزه من براي ادامه زندگي نيستي زيرا من معتقدم اين زندگي هر چه كه به انسان مي دهد روزي از او پس ميگيرد پس امروز به تنها چيزي كه در زندگي اميد دارم خداوند است يك حجله زيبا از حضرت علي(ع) در ذهنم ماندگار شده است جايي كه ميفرمايد فريفته چه هستي اي انسان پس از اينكه از دنياي پر طول و عريض رخت بندي و فقط قطعه خاكي نسيبتان مي شود.
*انسان فراموشكار بزرگ است
وي ادامه داد: ما انسان ها در جاي جاي قرآن، تورات و انجيل يك حرف مشترك داريم اگر فلسفه غرب و شرق را هم زير و رو كني به درد بشريت پي ميبرد، انسان موجودي فراموشكار است و بدترين حالت زندگي من زماني است كه احساس فراموشي ميكنم.
*10 سال پيش خوشبخت تربودم
قاضياني تصريح كرد: احساس ميكنم 10 سال پيش خوشبخت تر بودم زماني كه خواسته هاي اشكان پسرم با خواسته هاي امروز او بسيار متفاوت بود. 10 سال پيش خواسته هاي پسرم زيبا و قشنگ تر بود و من هم درآن خوشبختي سهيم بودم اما با بزرگ شدن او دنياي من هم عوض شد همراه با بزرگ شدن او خواسته هايش هم تغيير پيدا كرد.
*من ايوب نيستم
وي گفت: هميشه در زندگي ام خدا را سپاس گفتم اما اگر قرار باشد صرفاً براي يك چيز خدا را سپاس گويم آن سلامتي عزيزانم خواهد بود. من ايوب نيستم گمان ميكنم انسان حد و اندازه دارد.
در جايي كه هيچ انساني دست من را نگرفت البته من نيز دستم را به سوي كسي دراز نكردم خداوند تنها كسي بود كه دست مرا گرفت و از لبهي پرتگاه نجات داد.
وي ادامه داد: من در وجودم خدا را احساس ميكنم اين تنها چيزي است كه در روي زمين من دارم.
"هنگامه قاضياني" از علاقه مردم به شبكه هاي ماهواره اي چون" فارسي وان" و بي توجهي آن ها به مطالعه سخن ميگويد.